next page

fehrest page

back page


راههاى پيشگيرى از فقر
انسان اگر هم غنى باشد فقر او را تهديد مى‏كند.
لا ينبغى للعبد أن يثق بخصلتين العافية و الغنى بينا تراه معافيا اذا سقم بينا تراه معافيا غينا اذا فقر

آدمى را به دو خصلت اعتماد نشايد يكى تندرستى و يكى توانگرى چه بسا هنگامى كه او را تندرست مى‏بينى بناگاه بيمار شود و هنگامى كه او را توانگر مى‏بينى بناگاه فقير گردد.- كلمات قصار:418. ?
پيشگيرى از فقر بهتر از درمان آن است زيرا درمان نسبت به پيشگيرى تلاش بيشترى مى‏طلبد در نهج البلاغه هم از درمان فقر سخن به ميان آمده و هم راه پيشگيرى نشان داده شده است.
مهمترين راههاى پيشگيرى فقر عبارتند از:
1- صدقه دادن‏
2- امانتدارى‏
3- پرهيزگارى و استغفار
4- تواضع(فروتنى)و اخلاق پسنديده‏
5- درستكارى‏
6- مهاجرت و سفر
1- صدقه‏

صدقه مقدارى از مال است كه صرف فقرا و نيازمندان مى‏شود و گونه‏اى هميارى اجتماعى است و داراى مزاياى بسيار از جمله اقتصادى و روحى است.
مزيت اقتصاديش اين است كه اين مال هر چند اندك هم باشد در حيات اقتصادى موثر است و قدرت خريد قشرى از مردم را بالا مى‏برد و اين امر به نوبه خود در تقويت اقتصاد سهيم است.
مزيت روحيش آن است كه حس مشاركت اجتماعى انسان را در اوج سرخوشى قرار مى‏دهد چون بخشى از مالش را براى سير كردن شكمهاى گرسنه‏اى كه در انتظار دستهاى مهربانند صرف كرده است.
و صدقه بنا به فرموده امام داروى شفابخش(دواءمنحج) است داروى‏- كلمات قصار:7. ? اقتصادى روحى و اجتماعى است كه بسيارى از بيماريهاى اقتصادى روانى و روحى جامعه و حتى بيماريهاى جسمى را شفا مى‏بخشد.چون درمان بيماريهاى جسمى نيز نياز به تهيه دارو دارد.
جوامعى كه در آن صدقه جارى است جوامعى سالمند كه در آن از فقر و تنگدستى خبرى نيست و بدبخت و بيچاره‏اى پيدا نمى‏شود زيرا صدقه روح انسان دوستى را در جامعه ريشه دار مى‏كند و انسان وقتى وارد چنين جامعه‏اى مى‏شود گويى كه وارد خانه‏اى شده و در پيش روى خود يك خانواده را مى‏بيند كه به يكديگر مهر مى‏ورزند و يكديگر را دوست دارند امام على عليه‏السلام مى‏فرمايد:
الصدقة جنه عظيمة و حجاب للمومن من النار و وقاية للكافر من تلف المال و يجعل له الخلف يدفع السقم عن بدنه و ماله فى الاخرة من نصيب‏- تحف العقول:ص 82. ?

صدقه سپر بزرگى است مؤمن را از آتش جهنم نگاه مى‏دارد از تلف شدن مال كافر جلوگيرى مى‏كند و مالش را به زودى جبران مى‏كند و بلا را از بدنش دور مى‏كند و در آخرت او كافر را بهره و نصيبى نباشد.
از اينرو صدقه دادن مطلوب است حتى توسط خود فقيران امام عليه‏السلام مى‏فرمايد:اذا أملقتم فتاجروا الله بالصدقة؛ هر گاه تنگدست شديد با- كلمات قصار:250. ? دادن صدقه با خداى تعالى سودا كنيد صدقه‏اى كه فقير مى‏پردازد از دردهايش مى‏كاهد زيرا اين كار به او مى‏فهماند كه كسانى فقيرتر و ضعيفتر از او نيز هستند.
و مال هر چند كم باشد وجودش در بازار تأثير زيادى بر حيات اقتصادى خواهد داشت امام على عليه‏السلام مى‏فرمايد:
لا تستح من اعطاء القليل فان الحرمان أقل منه - كلمات قصار:64. ?

از بخشش اندك شرمنده مباش زيرا نوميد ساختن اندكتر از آن است.
مال چه كم باشد يا زياد موجب رونق بازار مى‏گردد و همچون دارويى نيرو بخش بدن را فعال مى‏كند و آن را براى مقابله با بيماريها توانا مى‏سازد و از آنجا كه روزى از جانب خدواند تبارك و تعالى است پس هر گاه بندگان به يكديگر مهر بورزند خداوند نيز آنان را مورد لطف و مرحمت خويش قرار مى‏دهد و خداوند بخشنده به بخشندگان رحمت آورد. من فى الارض يرحمكم من فى السماء؛ به اهل زمين رحمت آوريد تا آنكه در آسمان است شما را رحمت كند و رحمت الهى به صورت باران فرو مى‏ريزد و زمين مرده را جان مى‏بخشد و از آن كشت و زرع مى‏رويد و مصداق اين فرمايش امام است كه فرمود:استنزلوا الرزق بالصدقه روزى را به صدقه دادن فرود- كلمات قصار:132. ? آوريد.
زندگى محل داد و ستد و مبادله است بايد ببخشى تا به تو ببخشند و نبايد هميشه منتظر بخشش ديگران شد پس بايد بخشش كرد سپس انتظار كمك و بخشش از ديگران داشت و اگر بخشش كم بود اهميتى ندارد زيرا هر كس مالى را در راه خدا مى‏بخشد هر چند اندك باشد خداى تعالى پاداش او را فراوان خواهد داد و آيا بخشنده‏تر از خداوند كسى هست كه بى منت ببخشد خداوندى كه گسترده رحمت و كرمش همه جا حتى دورترين نقطه درياها و اقيانوسها را فرا گرفته است.
2- امانتدارى‏

امانتدارى ارزشى حياتى است كه اعتماد متقابل را در جامعه ريشه دار مى‏كند و داراى ارزش اقتصادى نيز هست انسان امانتدار در جامعه محبوب است و همه دوست دارند در كارها با او مشاركت داشته باشند زيرا هيچگاه به مال و ناموسشان خيانت نمى‏كند.خيانتكاران در جامعه‏اى كه روح امانتدارى بر آن حاكم است جايى ندارد زيرا بعنوان يك نقطه ضعف در جامعه محسوب مى‏شود در حالى كه انسان امانتدار بدنه اصلى جامعه با ايمان است و به سبب برخوردارى از روحيه امانتدارى به مراتب گوناگونى در زندگى دست مى‏يابد امام على عليه‏السلام مى‏فرمايد:
اداء الامانة مفتاح الرزق؛ امانتدارى كليد روزى است و نيز مى‏فرمايد:- شرح نهج البلاغه:20/318 ح 650 ?
و الامانة تجر الرزق و الخيانة تجر الفقر - تحف العقول:255. ?

امانتدارى روزى به دنبال دارد و خيانت مايه فقر و تنگدستى است به راستى امانتدارى كليد روزى است زيرا هر كس كه امانتدار نباشد درهاى زندگى به رويش گشوده نمى‏شود و از همه جا طرد خواهد شد.
3- پرهيز گارى و استغفار

گناه مانعى است كه جامعه را از پيشرفت و ترقى باز مى‏دارد جامعه سالم و پاك جامعه‏اى است كه افراد آن پاك باشند و دامنشان به هيچ گناهى آلوده نباشد اگر انسان خود را از گناهان پاك كند محيط وى نيز از گناه پاك مى‏گردد و اگر همه افراد جامعه چنين جامعه‏اى به سلامت و به دور از هر گونه كجرويى به پيش خواهد رفت گناه همانطور مانع جامعه از پيشرفت و ترقى و رسيدن به درجات كمال انسانى مى‏گردد مانع حركت اقتصادى جامعه نيز مى‏باشد.
گناهى كه از پيروى خواهشهاى نفسانى ناشى مى‏شود و در برابر عقل مى‏ايستد بخشى از قواى انسان را از كار مى‏اندازد و او را به ورطه شهوتها و خواهشها در مى‏افكند و از اينجا مراحل انحطاط و سقوط انسان آغاز مى‏شود نيرو و اموالش به هدر مى‏رود بنابراين گناه اولين مانع رزق و روزى است زيرا توانمنديهاى انسان را نابود مى‏كند و او را از مسير درست كمال منحرف مى‏سازد امام مى‏فرمايد:
ان الرجل ليحرم الرزق بالذنب يصيبه؛ انسان با گناهى كه مرتكب مى‏شود- شرح نهج البلاغه:20/259 ح 33. ? از روزى محروم مى‏گردد.
و انسان تنها با استغفار و توبه مى‏تواند از اين بند آزاد گردد.استغفار پشتوانه‏اى است كه انسان مى‏تواند به وسيله آن قيد و بندهايى را كه تواناييهاى خلاق او را به بند كشيده است بشكند تا از اين راه نيروى خود را فعال سازد و با هميارى دستهاى خير،در سازندگى جامعه سهيم باشد امام على عليه‏السلام مى‏فرمايد:
توقوا الذنوب فما بلية و لا نقص رزق الا بذنب حتى الخدش و النكبة و المصيبة - تحف العقول:ص 70. ?

از گناهان دورى كنيد هر گرفتارى و نقصان روزى از گناهست حتى خراش پيشامد ناگوار و مصيبت.
ونيز مى‏فرمايد:
و قد جعل الله سبحانه الاستغفار سببا لدرور الرزق‏

و خداوند استغفار(امرزش خواستن)را سبب فراوانى روزى قرار داده است.- خطبه‏ها:143. ?
و منسوب به اوست كه فرمود:
استغفر الله مما أملك و أستصلحه فيما لا أملك‏

از آنچه كه در اختيار دارم از خداوند آمرزش مى‏طلبم و از آنچه در اختيار ندارم و اصلاح مى‏خواهم.- شرح نهج البلاغه:20/300/ ح 425. ?
مال وسيله‏اى براى خير و شر است و اگر مسلمان خود را به ايمان واقعى عليه گناهان مسلح كند مالش نيز در راه خير و صلاح او و جامعه قرار مى‏گيرد اما اگر از خواهش نفس پيروى كند ناگزير به فقر و تنگدستى دچار گردد و مالش از مسير خير خارج شود و به مرور زمان ارزش خود را از دست مى‏دهد و از بين مى‏رود.
بنابر اين فقر عذابى حتمى است كه در دنيا دامنگير ثروتمندان گستاخ مى‏گردد پيش از آنكه به عذاب آخرت گرفتار آيند امام مى‏فرمايد:
خير الدنيا و الاخرة فى خصلتين الغنى و التقى و شر الدنيا و الاخرة فى خصلتين الفقر و الفجور

خير دنيا و آخرت در دو چيز است؛ ثروتمندى و پرهيز گارى و شر دنيا و آخرت در فقر و بى بند و بارى است.- همان:20/300/ ح 444. ?
4- فروتنى و اخلاق پسنديده‏

اخلاق خوب و پسنديده و به ويژه فروتنى درهاى جامعه را به روى انسان مى‏گشايد و فرد موفق در جامعه كسى است كه رمز گشايش اين درها كه اخلاق نيكو و به ويژه فروتنى و تواضع است داشته باشد در فعاليت اقتصادى انسان به اخلاق بيش از هر چيز ديگر نيازمند است زيرا به وسيله اخلاق خوش همه را به خود جذب مى‏كند به همين سبب مى‏بينيم كه تاجرى موفق است كه داراى فضايل اخلاقى باشد و فروشنده خوش اخلاق مى‏تواند مشتريهاى بيشترى را جلب كند و اين ضابطه قطعى در همه جوامع است و در دوايت آمده است:
ان لم تسعوا الناس بأموالكم فسعوهم بأخلاقكم‏

اگر نمى‏توانيد با اموالتان به مردم كمك كنيد با اخلاق خوش با آنان رفتار كنيد.
بنابر اين اخلاق سرمايه فقير براى كسب ثروت اجتماعى است و راهى براى دستيابى به ثروت اقتصادى است امام على عليه‏السلام مى‏فرمايد:
سعة الاخلاق كيمياء الارزاق؛ اكسير روزى در خوش اخلاقى است.- شرح نهج البلاغه:20/339 ح 884. ?
همچنين در جاى ديگر تبيين مى‏كند كه در اخلاق اقتصادى چگونه باشيم تا گرفتار فقر و تنگدستى نگرديم؛ مى‏فرمايد:
بالرفق تنال الحاجة و بحسن التأنى تسهل المطالب‏

با خلق و خوى نرم نيازها برآورده گردد و با بردبارى نيكو خواسته‏ها آسان بدست آيد.- شرح نهج البلاغه 20/263 ح 75. ?
ولى انسان از نظر اقتصادى چگونه پيشرفت مى‏كند طبيعتا يكى از عوامل پيشرفت اخلاق خوب است امام عليه‏السلام مى‏فرمايد:
من لان عوده كثفت أعضانه؛ آنكس كه چوبش نرم و تازه است داراى خلق و خوى نرم و خوش است شاخ و برگش فراوان بود.- كلمات قصار:205. ?
تواضع اداى احترام و ارزشگذارى به ديگران است و انسان به هر كس كه احترامش كند و ارج بگذارد به او علاقمند مى‏شود و جذب او مى‏كرد و بر عكس از كسانى كه تكبر بورزند و بى احترامى كنند دورى مى‏كند.
به كمك تواضع انسان به نعمت و آسايش در روزى دست مى‏يابد تواضع كليد خير است و با تواضع مى‏توان به قلبها نفوذ كرد امام مى‏فرمايد:
و بالتواضع تتم النعمة؛ با تواضع نعمتها به كمال رسد.- كلمات قصار:215. ?
5- درستكارى‏

يكى از اسباب ثروتمندى و كسب روزى محكم كارى و درستى در كار است زيرا كالاى خوب مشترى را جذب مى‏كند در حالى كه كار سطحى و بى دقتى هيچگاه مشترى پيدا نمى‏كند و حتى كسى به آن نزديك نمى‏شود اگر انسان شهرت خوب كسب كند مورد اعتماد تاجر و مشترى واقع شود امام على عليه‏السلام مى‏فرمايد:
من قصر فى العمل أبتلى بالهم؛ كسى كه در عمل كوتاهى كند به اندوه دچار گردد.- كلمات قصار:112. ?
و فقر بزرگترين اندوه انسان است و كار انسان همان شهرت اوست و كسى كه مى‏خواهد كالايى را بخرد هيچگاه اسم سازنده آن را نمى‏پرسند بلكه از خوبى و مرغوبيت جنس سئوال مى‏كند و مردم همه علاقمند كالاى خوب و مرغوب هستند امام على عليه‏السلام مى‏فرمايد:من أبطأ به عمله يسرع به حسبه،هر كه در كارها درنگ كند شرف نسب سبب سرعت در كارش نشود.
بنابر اين از انسان انتظارى مى‏رود كه كارش را به مردم عرضه كند نه حسب و نسب خود را پس كار انسان بيانگر شخصيت اوست كه آيا انسان درستكارى است يا خير.
ميان كار خوب و ايمان رابطه نزديكى وجود دارد امام على عليه‏السلام مى‏فرمايد:
لا يذوق المرء حقيقة الايمان حتى يكون فيه ثلاث خصال:الفقه فى الدين الصبر على المصائب؛ حسن التقدير فى المعاش‏

انسان حقيقت ايمان را نمى‏چشد؛ مگر اينكه در او سه خصلت باشد:
فقه و آگاهى در دين شكيبايى و تحمل مصائب و برنامه ريزى درست در زندگى.- بحار الانوار:1/211. ?
محمد جواد مغنيه در شرح اين گفتار مى‏گويد:امام حقيقت ايمان و حل مسأله معيشت در اين دنيا را با هم مرتبط دانسته است زيرا برنامه ريزى درست در زندگى به معنى انجام كار به بهترين وجه و جهت دهى توليد در مسير سودمند و نافع آن است.- تفسير كاشف:2/255. ?
6- مهاجرت و سفر

گاهى براى انسان به دلايلى دشوار است كه در يك جا كار كند لذا در اين صورت بايد به جاى ديگر برود تا در آنجا گشايش و راحتى ببيند:
و من يهاجر فى سبيل الله يجد فى الارض مرغما كثيرا وسعة؛ هر كس كه در راه خدا مهاجرت كند در روى زمين برخورداريهاى بسيار و گشايش خواهد يافت.- نساء:آيه 100. ?

هميشه كشورهايى هستند كه بنا به دلايلى كه بخشى از آن را ذكر كرديم بعضى تاز انسانها را به خود جذب نمى‏كنند و در كنار آن كشورهايى ديگرى هستند كه انسان را به خود جذب مى‏كنند و زندگى خوب و راحتى را براى او فراهم مى‏آورند امام عليه‏السلام در اين باره مى‏فرمايد:
خير البلاد ما حملك؛ بهترين شهرها شهرى است كه تو را بپذيرد و در آن آسوده باشى.- كلمات قصار:434. ?
گويى كه سرزمين‏ها و شهرها موجودى زنده با شعور و با احساسند و لذا انسان را مى‏پذيرند و تحمل مى‏كنند بنابر اين در چنين سرزمين هايى معمولا انسان مى‏تواند به خوبى و آسايش زندگى كند.
لذا وقتى كه انسان به جاى ديگر مى‏رود و مى‏تواند در آنجا زندگى راحتى داشته باشد هيچگاه احساس غربت نخواهد كرد بلكه غريب كسى است كه نتواند روزى و معاش خود را فراهم كند گاهى انسان در وطن خود غريب است و نمى‏تواند روزى خود و خانواده‏اش را تأمين كند امام عليه‏السلام مى‏فرمايد:
الغنى فى الغربة وطن و الفقر فى الوطن غربة

توانگرى در غربت وطن است و فقر در وطن غربت است.- كلمات قصار:53. ?
و اين سخن از گفتارهاى جاودانه است كه حقيقت انسان را آشكار مى‏كند؛ حقيقتى كه حاكى از تمايل انسان به تلاش و جنبش است و نه به آرامش و سستى انسان هميشه براى بدست آوردن روزى در تلاش است و با اين حركت و تلاش است كه خود را مى‏يابد و آينده‏اش را در دنيا و آخرت رقم مى‏زند.
امام عليه‏السلام در اين گفتارها از سنتهاى ثابت قرآنى الهام مى‏گيرد:
ان الذين توفاهم الملائكة ظالمى أنفسهم قالوا فيم كنتم قالوا كنا مستضعفين فى الارض قالوا ألم تكن أرض الله واسعة فتها جروا فيها

كسانى هستند كه فرشتگان جانشان را مى‏ستانند در حالى كه بر خويشتن ستم كرده بودند از آن‏ها مى‏پرسند:در چه كارى بوديد؟گويند:ما در روى زمين مردمى بوديم زبون گشته فرشتگان گويند آيا زمين خدا پهناور نبود كه در آن مهاجرت كنيد؟- نساء:97 ?
يا ايها الانسان انك كادح الى ربك كدحا فملاقيه‏

اى انسان تو رد راه پروردگارت رنج فراوان مى‏كشى؛ پس پاداش آن را خواهى ديد.- انشاق:5 ?
و أن ليس للانسان الاما سعى و أن سعيه سوف يرى‏

براى مردم پاداشى جز آنچه خود كرده‏اند نيست؟و زودا كه كوشش او در نظر آيد. - نجم:39 ?


next page

fehrest page

back page